بخرم یا کرایه کنم؟
چند روز پیش مقالهای را میخواندم که کاهش تمایل نسل جدید جوانان امریکایی را به خرید اتومبیل شخصی و خانه، بررسی می کرد. با وجود اینکه از زمان جنگ جهانی دوم به بعد صنعت خودرو و مسکن دو صنعت رو به رشد در امریکا بودهاند، بر طبق آمارهای جدید جوانان امروز ایالات متحده کمتر از پدرانشان اتومبیل شخصی میخرند. شاید با خود بگویید این واکنشی طبیعی به دوره بحران اقتصادی است و چند صباح دیگر، روزگار همان میشود که بود.
شاید این عدم تمایل جوانان آمریکایی به خرید خانه و مهمتر از آن اتومبیل، یک واکنش کوتاهمدت به بحران اقتصادی؛ و یا آنچه که پدرانشان به آن خیرهسری جوانی میگویند نباشد. شاید این اتفاق، یک تغییر رفتار دائمی در نتیجه تغییر در ترجیحات آنان است.
آمارها می گویند فرزندان سرزمین کامارو و فورد ماستنگ، بسیار بیش از قبل ترجیح می دهند که به جای خریدن یک خودرو و نگه داشتن آن در پارکینگ خانهشان، خودرو را برای سفر به فلوریدا و یا گردشی یک هفته ای کرایه کنند. همین شده که سایت zipcar به عنوان بزرگترین شبکه به اشتراکگذاری خودرو در جهان ، ۷۰۰ هزار عضو دارد. محققان رشد سایتهایی مانند zipcar را، مهمترین نشانه این تغییر در رفتار و همچنین تغییر در ترجیحات میدانند.
چرا برای خرید چیزی که می توانم آن را کرایه کنم، باید پول پرداخت کنم؟ این سوالی است که ایده اصلی بسیاری از کسب و کارهای نوپای امروزه را می سازد. وب سایت های به اشتراک گذاری با سرعت زیادی رشد می کنند و جلو می روند و هر روز ایده تازه ای سربر می آورد. می خواهم مثالی از تغییرات به وجود آمده در سبک سفرهای تفریحی بزنم. باید بگویم عده زیادی از کسانی که اهل سفر به کشورهای مختلف هستند، ترجیج می دهند به جای تنها ماندن در هتل های گران قیمت، از طریق شبکه اجتماعی مجازی “کوچ سرفینگ” دوستانی در کشورهای مقصد یافته و برای یک مسافرت چند هفته ای در خانه آنها ساکن شوند و در کنار هزینه های بسیار پایین تر، فرهنگ و نحوه زندگی در دیگر کشورها را از نزدیک درک کرده و لذت گشت و گذاری ناب را بچشند.
این جریان جدید به اشتراکگذاشتن مکان ها و ابزارهای مختلف گوشهای از همه آن چیزی است که به آن “اقتصاد اشتراکی” میگویند. در این نگرش به اقتصاد، شرکت ها و افراد از طریق شبکه اینترنت کالا ها، خدمات و مهارت های خود را به اشتراک می گذارند. هرکسی، آنچه را که دارد، با دیگران شریک میشود و درواقع معامله ای برد-برد انجام می دهند. مصرف مشترک در عین حال که بسیاری از مزایای مالکیت را با خود دارد، مسئولیت و هزینه فردی را کاهش داده و تاثیرات محیطی را نیز تقلیل میدهد. برای مثال تصور کنید می خواهید در یک آخر هفته برنامه قواصی با دوستان خود ترتیب بدهید. اگر دوست داشته باشید در همین حین عکاسی در زیر دریا را هم تجربه کنید نیاز به یک دوربین مخصوص خواهید داشت. سوال اینجاست که برای یک بار عکاسی در هنگام قواصی، یک دوربین خریداری می کنید و یا آن را کرایه خواهید کرد؟ سایت اینترنتی www.cameralends.com/ دقیقا با همین ایده طراحی شده است.
در پایان جالب است بدانید که استارتاپ های زیادی در ایران نیز با موج جهانی همراه شده و با ایده به اشتراک گذاری محصولات و کالاها کسب و کار خود را بنا کرده اند. در گذشته اگر می خواستید کسب وکار خودتان را راه بیندازید و برای خودتان کار کنید یکی از مهم ترین دغدغه هایتان تهیه یک دفتر کار در یک محله مناسب بود. دفتری که در اوایل شروع کار شاید در طول ماه نهایتا” یک یا دو جلسه مهم در آن برگزار می شود و در بقیه مواقع خودتان هستید و خودتان! اما حالا با استفاده از مفهوم مصرف مشترک دیگر نیازی به خرید دفتر کار ندارید و به راحتی می توانید با استفاده از دفتر کار مجازی در مواقع نیاز دفتر کار مورد نظر خود را برای چند ساعت کرایه کرده و هزینه های کرایه سالیانه دفتر کار، هزینه های مربوط به آب و برق و هزینه های جانبی را حذف کنید. مثالی دیگر از به اشتراک گذاری کالاها مصرف مشترک از دستگاه فکس است. برای ارسال فکس می توانید از طریق پرداخت اشتراک ماهیانه و بدون نیاز به خرید دستگاه و نگرانی های مربوط به نگهداری و تعمیرات آن، به وسیله یک نام کاربری و رمز عبور از خدمات فکس آنلاین استفاده کنید.
در این پست سعی کردم، مفهوم اقتصاد اشتراکی را به صورت کلی توضیح دهم و دیگر جوانب این حرکت اقتصادی و تغییراتی که این نوع کسب و کارها بر زندگی ما می گذارند را در پست های آینده با شما در میان خواهم گذاشت.
منابع
نظرات
هنوز نظری داده نشده